گل پسرا قند عسلاگل پسرا قند عسلا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره
بابا سعیدبابا سعید، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
مامانمامان، تا این لحظه: 37 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره

سه قلو ، قند عسلا گل پسرا

نتیجه رأی امروز

از همه خیلی خیلی ممنونم. اصلا فکر نمی کردم اینقدر طرفدار داشته باشیم. ولی خوب رقابت تنگاتنگ هست . چه استرسی داریم تا 18 ام آخه من عاشق رقابتم. عزیزان رأی کم داریم. از رتبه 6ام هم به رتبه 7ام افت داشتیم. ولی خوب بازم ممنون. ...
30 آذر 1393

دردسر جدید

یه هفته ای هست که دیگه دری به روی بچه ها بسته نمی مونه .  البته اردلان خیلی وقته اما ارسلان یه هفته هست و ارشیا هم هنوز دستش به دستگیره نمی رسه اما نشسته همکاری می کنه و تا زبونه در باز میشه در را هول میده چون بچه ها قد بلندی می کنن هنوز سختشونه که هم در را هول بدن و هم تعادلشون را حفظ کنن. دیروز برای دیدن عکس العمل بچه ها ژله ای که درست کرده بودم را گذاشتم جلوشون باهاش آشنا بشن البته قبلا خورده بودن ولی اجازه نداده بودم بهش دست بزنن. بابا سعید هم این وسط جو می داد و ژله را می لرزوند و می گفت بخورش جیز اردلان اولین کسی بود که نزدیک شد و حسابی ژله را متبرک کرد بعد ارسلان ولی ارشیای حرف گوش کنم چون بابا می گفت جیز فقط از دور اشاره م...
29 آذر 1393

این همه توجه شرمندم می کنه.

واقعا این همه توجه باعث می شه من شب هم بیدار باشم و از راهنماییهای شما عزیزان لذت ببرم. دوست خوبمون مامان علی نکته ای را متذکر شدن که من هم خیلی برام مهمه شاید فردا بچه ها هم همین نظر را داشته باشن .  مامان علی خیلی ممنونم که راهنمایی می کنین . گفتید که ماست زیاد نده سردی می کنن نکته مهمی هست اما من هر روز ماست نمی دم . ماستشون هم ماست چکیده هفت گیاه هست و توش زیره و نعنا و مرزه و ... داره و مطمئنم اینها مسهل ماست هستن و سردیش را می گیرن اما از طرفی بچه ها به خاطر اگزماشون باید چیزای سرد بخورن یکم که گرمی بهشون بدم مثل زعفران و گلاب و نبات و... باعث میشه بدنشون بریزه بیرون حتی صورتشون ولی من سعی می کنم متعادل باشه و نه گرم و نه سر...
29 آذر 1393

کارهای بچه ها

.: تا این لحظه ، 1 سال و 4 ماه و 5 روز سن دارند  :. بچه ها خیلی علاقه دارن همدیگه را بغل کنن . اردلان اوایل نمی دونست که فرقه بین بغل کردن یه بچه با بزرگترها.  همونطور که خودش را توی بغل ما رها می کرد با این کار داداش ها را زمین می نداخت اما بعد یه روز فهمید که نباید خودش را آویزون کنه یا به یه طرف رها کنه . ارشیا دیگه واقعا با من آشتی کرده و از روزی که من را صبح با محبت بیدار کرده محبتا ادامه داره . حتی دوست داره روی پای من یا توی بغلم بخوابه در صورتی که قبلا خودش را پرت می کرد و روی زمین می خوابید بیشتر وقتها هم دوست داره توی بغلم بشینه و مثل داداشا دیگه خودش میاد روی پام می شینه یا بالشت می گذاره و دراز می کشه. یکمی هم...
29 آذر 1393

ممنونیم

از همه دوستان ممنونم ولی متأسفم که فرصتم کم هست و نمی تونم از تک تک شون در وبلاگشون تشکر کنم . آخرین شمارش که ساعت 17 روز جمعه بود ما 10 رأی داشتیم که 2 تا مال خودمون هست و بقیه مال شما دوستان عزیزم.  طی اطلاع رسانی که انجام شد امشب و فردا صبح قراره خیلی ها به ما رأی بدن. یعنی ممکنه ... آره حتما نفر اول می شیم با توکل به خدا پس بازم رأی لازم داریم . از شما هم ممنون . میشه از موبایل همسری هم یه رأی به ما بدین ؟
29 آذر 1393

به ما رأی می دین ؟

اولین جشنواره ای هست که سه قلوی من هم شرکت کردن . دوستای عزیز هزینه می کنید و به ما رأی می دین ؟ دوستای خوبم کد 28 را به 1000891010 ارسلا کنید و نشان بدین که چند تا دوست داریم . بازدید وبلاگ بالا هست اما اینکه همه دوست هستن یا نه از روی شمارش رأی ها متوجه می شم . از همه دوستان ممنون. ...
27 آذر 1393

سرگرمی

داشتم تغییر دکوراسیون می دادم که بچه ها را گذاشتم توی اتاق یه دقیقه ای بهانه گرفتن بعد ساکت شدن منم با این تصور که سرگرمی پیدا کردن مشغول کارهایم بودم بعد که رفتم سراغشون با صحنه زیر مواجه شدم. همون روزی که صبح ارشیا من را بیدار کرد قبلش ارسلان بیدار شده بود با جارو برقی بازی کرده بود خوابیده بود . ارسلان معمولا دسته جارو برقی را بر می داره و همه جا حتی زیر فرش ها را هم جارو می کنه ولی اینجا خواب آلود بود نشسته جارو می کرد . و اگر دست جارو برقی در بیاد خیلی حرفه ای جا می زنه . قربون بره مادر من که نمی خواستم بچه های بهانه گیر را ساکت کنم فقط داشتن کمک می کردن کاموا را کلاف کنم باور کنین. بچم معلوم نیست ماسک...
24 آذر 1393

پیشرفت پسرا

ارسلان فوق العاده حرف گوش کن هست . هرچی بخواهم سریع برام میاره . ارشیا هم همینطور اما به پای ارسلان نمی رسه . به اردلان که بگم چیزی بیاره یا کاری بکنه گاهی انجام می ده گاهی هم چشماش را گرد می کنه و لباش را یه حالت خاصی می گه چی چند بار هم تکرار می کنه و کاملا مشخصه که خودش را به اون راه زده. اعضای بدن را می شناسین : سر . چشم . بینی . گوش . زبون . دندون . دست . پا . ناخن . شکم و ناف. از همه زودتر هم همین شکم را یاد گرفتین. بهتون می گم فوت کنین انجام می دین خیلی هم حرفه ای . موقع خواب بهتون می گم چشمت را ببند. ارسلان و ارشیا خیلی معمولی می بندن اما اردلان چشماش را محکم فشار میده و چشماش را می بند و نیشش تا بنا گوش باز میشه و از اون ...
24 آذر 1393